دلتنگی مامانی
امیرمهدی جون الهی مامان فدای اون خنده های شیرنت بشه. خیلی دلتنگ وبلاگت
بودم گلم ولی اصلا وقت نمی کردم به اینجا سر بزنم آخه از ۲۹بهمن دیگه اومدم
اداره اینجا هم سرم خیلی شلوغه.
مامانی ماشاالله خیلی شیطون و دوست داشتنی شدی اولین روزی که اومدم
اداره و تو مونده بودی پیش عزیز خیلی گریه و بی تابی کرده بودی منم خیلی دلم
برات تنگ شده بود و از اینکه گریه کرده بودی ناراحت بودم ولی مامانی چیکار
میشه کرد کارمندی همینه دیگه.
مامانی قربونت بره یک هفته ای میشه که یاد گرفتی بشینی دندون که فعلادر نیاوردی تنبلی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی