روزهای نگرانی

سلام عزیزای دل مامان.قربون دوتاتون بشم.عزیزای دلم الان بیشتر از 3 هفته هست که ویروس کرونا وارد کشور شده و همه مردم تو استرس هستند همش با خودم میگم اگه خدایی نکرده بلایی سر من بیاد سرنوشت شماها چی میشهبعد بخودم امید میدم که انشاالله هممون سلامت این دوران رو طی میکنیم.پسر گلم طاها جان یکم از شیرین زبونیات بگم:هوا خزی گم:هوا خیلی گرمه.گفم واسا:گفتم وایسا
دس نزی:
.دس نزی:دست نمیزنم.چند وقت میش یه بار گفتی همش مامایی دوس فقط مامایی دوس یعنی دوست دارم منم کلی کیف کردم الانم بعضی وقتا میگی مامایی دوس بابایی دوس داداش دوس طاها دوس عزیز دوس. امیرمهدی گلم تو هم ماشاالله بزرگ شدی و تپل به قدوبالات که نگا میکنم کیف میکنم و با خودم میگم هزارماشاالله .خدا هردوتانو برامون حفظ کنه.از خدا میخوام به هر چهارتامون و همچنین عزیز راحله و عزیز گلی عمر طولانی بده تا زیرسایه خودمون بزرگ بشین انشاالله.از خدا فقط برامون سلامتی میخوام همین.خیلی دوستون دارم عاشقتونم