آفرین گل پسر جیگر مامان
سلام نفس مامان خوبی الهی من دورت بگردم از پنجشنبه هفته پیش به طوری جدی پروژه از پوشک گرفتنتو شروع کردم و شکر خدا میشه گفت تا امروز موفق بودم ممنون مامانی که زیاد اذیتم نکری البته قبلنا هم دو سه بار امتحان کردم ولی موفق نشدم الان خیلی خوشحالم که داری یاد میگیری راستی بعد از پی پی کردن باهاش بابای میکردی و میگفتی بیل(با فتحه)یعنی میخوام بغلش کنم آی مامانی فدات شه .اگه یکم هم از شلوغیهات کم کنی خیلی بهتر میشه بعضی وقتا وقتی به سر و وضع خونه نگاه میکنم واقعا حالم میگیره آخه اگه بدونی به خاطر تو خونه به چه و ضعیتی میفته به خاطر اینکه نری بالا اپن مبل جلوی اپن رو کشیدم یکم وسطتر تازه برا اینکه از پشت همون مبل نری پیش آباژور (چون برگاش خیلی تیز خطرناک)همون مبل رو کج گذاشتیم یه مبل رو همون گذاشتیم جلو بوفه چون با پشتت هی میزدی بهش میترسیدم خدایی نکرده شیشه بشکنه و طوریت شه یه مبل هم گذاشتیم جلو تلویزیون تا هی خاموشش نکنی البته دکمه های بغلشم قفل کودک زدیمحالا خودت تصور کن خونه به چه وضعی درمیاد البته همه اینا فدای یه تار موی قند عسلم