دل نوشته
سلام جیگرطلای مامان،صبح احساس کردم قلبم از جا کنده شد وقتی بابایی تو رو به عزیز داد از خوب بیدار شدی و گریه کردی طوری مامان و حبه میگفتی که صدات تا پایین میومد چشام پر از اشک شد دلم گرفت ولی چیکار کنم مامانی باید برم سرکار- انشاالله بزرگ شدی جبران میکنم جیگرم
یادم نیست این شیطونیتو قبلا گفتم یا نه-از سه چهار ماه پیش هروقت میخوای خودتو برام لوس کنی یا میخوای کاری رو برات انجام بدم بهم میگی ماما قه قه و یا مامانی به بابایی هم بعضی وقتا میگی حبه قه قه -الهی مامان فدای زرنگیهات بشه
مامانی هر کاری میکنم نمیتونم از پوشک بگیرمتجمعه در عرض ٢ ساعت ٤ بار جیش کردی شلوارت
راستی تولدت مبارک جیگرم البته با عرض شرمندگی با ٤ روز تاخیر-جمعه تولدت بود و بابایی برات یه کیک خریده بود که عکس هاپو روش بود تولدتو ٣ نفری جشن گرفتیم
تعدادی از کلماتی که میگی
باده=باشه(انقدر بانمک میگی که میخوام بخورمت)
باغور=باقر
فایره=فائزه
وایدا=وایسا
دیگه=دیگه
لالا=لالا
بورو=برو
قیبقا=پارک(نمیدونم چه شباهتی تو این ٢ تا کلمه نهفته هست که فقط تو کشف کردی)
و خیلی کلمات دیگه