امیرمهدی جانامیرمهدی جان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره
طاها جانطاها جان، تا این لحظه: 7 سال و 9 روز سن داره

عزیزای دل مامانی و بابایی

بازم مامانی دلتنگته عزیزم

1391/4/4 9:50
نویسنده : مامان پسملی
131 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جیگر طلای مامان اول مژده بدم که ۱ هفته ای  میشه که ۴

 

دست و پا رفتن رو یاد گرفتی عزیز دلم- پریشب  داشتم سبزی پاک

میکردم  یه ذوقی  میکردی که بیای  اونا رو بهم بریزی  بابایی  هم

مواظبت بودی ولی آخرای کار دیگه  خسته شد و  گذاشتت  به امان

 خدا که تو هم از فرصت استفاده کردی و چند بار  چنگ  انداختی به

سبزیها وای مامان فدای اون دستای  کوچولوت  بشه

-و اما دلیل  دلتنگی  مامان  عزیز  دلم یه چند  وقتی میشه که خیلی

 بهم وابسته شدی و صبحها بعد  بیدار شدن (به گفته عزیز گلی)

گریه میکنی و به همه جای خونه نگا می کنی و دنبالم میگردی- الان

 سه چهار  روزه که  صبحها تو رو  میبریم  بالا  تا  وقتی  بیدار شدی  

 مثلا دیگه دنبالم نگردی ولی عزیز  میگه هر  وقت  بیدار میشی گریه

 میکنی و ماما میگی الهی مامان فدای  گریه  کردنهات  بشه که دلم

 کباب  میشه  (الان بغض گلومو گرفته) دیروزکه  رفتیم خونه  تو خواب

بودی منم ناهارو خوردم و خواستم  یه چرت بزنم  که عزیز زنگ زد به

 بابایی و گفت بیدار شدی همچین گریه  میکردی و ماما  میگفتی که

 بابایی تو گوشی متوجه شده بود خیلی داغونم  عزیزم  نمیتونم گریه

کردنت وتحمل کنم عزیز دلم-دلتنگتم جیگرم- اعتراف  میکنم که مامان

بودن خیلی سخته تازه میفهم مامان عزیز چقدر برام زحمت کشیده و

دستای مهربونشو میبوسم

از خدای مهربون میخوام لذت مامان بودنو به همه زنای دنیا قسمت کنه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)